چند روز پیش همین وسط ماه رمضون به سرمزد رفتم دکتر تغذیه، وزنم به شکل خندهداری داره میره بالا و باید یجوری جلوشو میگرفتم.
از روزی که رفتم دکتر تو ۲۴ ساعت ۱۲ بار میرم رو ترازو و امید دارم وزنم اندکی کمتر شده باشه که زهی خیال باطل:دی
هیچی به هیچی
—-
بدیش اینجاس که در این ایام هم با خونواده غذای بیرون میخورم، هم با دوست گرامی
+ تجربهی تازه اینکه رستوران هتل کادوس(هنوز با اسم شکم الملوک ارتباط نگرفتم)خورشتهای خوبی داره و من حتی سینه مرغ ربی ش رو هم خوردم. گرچه غذای اصلیم آش دوغ بود! یامی
+ چند شب پیش برام عکس یه شلوارک فرستاده و پرسیده اصلا ازش خوشم میاد؟ اونقد طرحش عجیب بود که اصلا نمیدونستم چی بگم و سعی کردم جواب سوالش رو بپیچونم.
+ به خودم قول داده بودم به دوست گرامی چیزی از دکتر تغذیه و برنامه غذاییم نگم. ولی همش نیم روز دووم آوردم:( به شدت تشویقم میکنه که سالم غذا بخورم و تصمیم داره به شرط کم کردن چربیهام! برام جایزه بخره
بله، وی به دکترشم قول داده از عضلههاش کم نشه و فقط چربیهاش کم شه.
درباره این سایت