بعد ماهها اتاقم رو اساسی مرتب کردم(از زیر تختم یه گونی مو جمع کردم و به نظرم وحشتناکه این حجم از ریزش مو:(( )آخرین باری که انقد کامل همهچیزو کرده بودم فروردین بود و حالا روزای آخر اردیبهشته.
چقد یادگاری پیدا کردم ازش، یه گل خشک شده که بعد دلخوری روز تولدم بهم داده بود. چند تا ورق که یادگاری از بازی کردنای اسم، شهرمون نگه داشتم به علاوه فاکتور چیزایی که تا حالا خوردیم! هیچ نمیدونم چه اهمیتی داره یادم بمونه که کی و کجا با هم چی خوردیم. اما برام مهمه. خاطرات هنوز برام مهمترین چیزای دنیان، واقعا مهمترینان.
+ رمز رو موقت اینجا مینویسم جایزهی شماهایی که پستامو میخونید هنوز
+ ۱۲۲۴ رمز پستهامه(اگر رمزی بنویسم البته)
درباره این سایت